نميدونم چرا اعصابم اينقدر دمه دسته سره يه مرغ سوخاري ميتونه ريده شه توي اعصابم ريشه توي گذشته داره؟ توي اون روزي كه مامان بهم گفت دسته ناظممون و بوس كنم و من فقط نگاش كردم؟سره كاري كه حتي نكرده بودم يا براي اون عذر خواهي هاي زوركي از بابا؟ يا اينكه بايد حقمو بگيرم هميشه تا بعد از ٥سال هنوز نقشه ي بگا دادنه مديره اون مدرسه ي لعنتي توي ذهنم نباشه اين همه خشم و نفرت از كجا مياد؟ اينهمه انتظار از كجا مياد؟انتظار داشتم اون زنه عوضي قبول كنه سفارش رو اشتباه
پاييزه عزيزم هيچ وقت برام تكراري نميشي هميشه با اومدنت همينقدر دگرگونم ميكني درگير حس و حالاي عجيب ميشم درگيره يه افسردگيه دوس داشتني حالم خوب نيست اما خوبم،بايد تصميم بگيرم بايد صبر كنم و تصميم بگيرم گرچه اين رابطه از فوت اقاجون تموم شد ولي بايد تصميم بگيرم برام راحت نيست هيچوقت توي اين شرايط نبودم هيچوقت آدمي رو تا اين حد دوست نداشتم و تا اين حد عذابم نداده بود كسي حالا مجبورم به دوري گرچه براي اون اين دوري هيچ اهميتي نداره حالش خوبه،هميشه حالش خوبه و خب
يه تابلوي بزرگ از تو توي نشيمن،كنار كاناپه لم ميدم روي كاناپه برات بوس ميفرستم به اميده اينكه ميبينيم كه اينجاييهرروز همينجا نشستي عاشقتم امشب بيشتر از هر شب دلم برات تنگ شده ميدوني كه چقدر عذاب ميكشم وقتي ميخوام بيام سره خاكت ميدوني كه نميتونم ميدوني كه باورم نشده نيستي عزيزه دلم پدربزرگم آقاجونم دلم برات قده تمامه دنيا تنگ شده كاش اينجا بودي
من يه فيلم ديدم اسمش سرگذشته نديمه اس حالم دو روزه كه افتضاحه ميفهمي؟ توي كل زندگيم هيچ فيلمي باهام اين كارو نكرده "هيچ فيلمي"! كاري جز زار زدن براي خودمو تمام دختراي مثل خودم ندارم كه انجام بدم تو يه خانواده ي مذهبي و درگير سنتهاي .سشر توي كل فيلم منتظر بودم خودشو بكشه اما نكشت دلم ميخواد بميرم همين هيچكس دورم نيست الان هيچكس كه فقط بمونه تا گريه كنم اون حتي زنگ هم نزد وقتي قطع كردم وقتي گريون قطع كردم كي ميخواي از جدا شي؟ تا كي ميخواي خودتو گول
از چي بگم؟ جابجايي به الجبار؟ دلتنگي براي رفيقِ ناپديد؟ كنار گذاشتنه اولين و آخرين رئيس؟ دلم گرفته راستش از همه چي دلم خوبي ميخواد،رحم،بخشش،مهربوني،آزادي،عشقِ بي قيد و شرط،گذشته،خنده هام،ذهن بي دغدغه،آرامش از ته دل،صلح شايد و فاصله از دورويي،دو بهم زني،قايم موشك،نقاب،فاصــلهدوري دلم من ميميرم برات تو بميري برام ميخواد دلم وابستگيه راستكي ميخواد دلم دوسِت دارمه از ته دل ميخواد دلم يخ كردن و تند زدنه قلب ميخواد دلم اشك تو چشم جمع شدن از شنيدنه تكست ميخواد
"از اول همه چيز بين ما اشتباه بود و خيلى دراماتيك پيش رفت كسى هم حرفى نزده و لزومى هم نميبينم در موردش صحبت كنم. اين جملات محبت اميز رو هم لازم نيست بنويسى چون به نظرم غير واقعى و متظاهرانه ست و در واقع به قول خودت كه پاى تلفن گفتى خاله زنكى يه( مثل هميشه) ولى درست فهميدى ديگه حسى بهت ندارم، ولى بابت درس هايى كه باعث شدى ياد بگيرم بينهايت ازت ممنونم." اينم از اسما بمونه اينجا تا يادم نره هيچوقت بگم چقدر دوسش داشتم تا يادم نره هيچوقت دلم واست تنگ ميشه
اين روزا بيشتر از هميشه جاي خاليتو حس ميكنم پدر بودنتو،پدر بزرگ بودنتو،ستون بودنتوبزرگ بودنتو،بزرگي كردنتو اون موقع ها فكر ميكردم اگه يه روزي نباشي بابام ميشه بزرگشون،پدري ميكنه واسشون اما اشتباه ميكردم مگه آسونه؟مگه شبيه تو بودن و جاي تو بودن كاره هركسيه؟ مگه اينكه همه عاشقت باشن زوريه؟ نميخوام باور كنم تمامه عالاقه ي عمه اينا و حرفاشون دروغ بود تمامه نصيحتا و هواي باباتو داشته باشا دروغ بود دلم نميخواد تا ابد باور كنم تو نيستي و جاي خاليت اينقدر مغزمو
داري غصه ميخوري؟ منم دارم ميخورم هنوز رفتتت باورم نشده و اينا دنباله ارثيه ان اينايي كه فكر ميكردم با همه فرق دارن فك ميكردم هيچوقت حتي حرفي از پول نزنن ميبيني؟حاله مامانجونو ميبيني؟من طاقتشو اصلا ندارم ديگه طاقته اين روزارو طاقته اين همه دردو سردرگمي رو همش تقصيره توعه،اگه نرفته بودي كار به اينجا نميرسيد ميدوني كه اگه يه روزي مامانجون آلزايمو بگيره ديگه اسمتم نميارم؟ ميدوني ديگه نه؟ تو خواستي بري تو گفتي آماده اي چطوري تونستي لعنتي؟ دلم واست خيلي تتگ شده
رفتي نه؟ حتي ديگه توي خوابمم نيستي چجوري ميتوني اينقدر بي رحم باشي آقاجون؟ آقاجونه مهربونه خودم الهي قربونت بشم الهي فدات بشم تو كه مهربون ترين بودي چي شد پس؟ همينجوري ولمون كردي و رفتي؟ مارو مامان جونوهمرو ميدوني چقدر دلم واست تنگ شده؟ميدوني دارم دق ميكنم كه نيستي؟ ميدوني وقتي عكستو ديدم روي ديوارِ جاسب قلبم ريخت؟ ميدوني باورم نميشه كه نيستي؟ ميدوني زار ميزنم تا مياي جلوي چشمم؟ ميدوني برام اصلا مهم نيست كه كي چه فكري ميكنه؟من فقط تورو ميخوام توي لعنتيه
دارم متلاشي ميشم نميشه برگردي آقاجون؟نميشه التماست كنم و توام برگردي؟ نميشه باشي؟فقط باشي؟؟ نميشه؟ نميتونم باور كنم ميفهمي؟مغزم اون قسمته تحليل رو نداره ميفهمي؟ نميتونم دلم ميخواد زار بزنم تو بغله مامانجون دلم ميخواد زجه بزنم دلم ميخواد بهش بگم دارم نابود ميشم چشمام جلوش پر ميشن ميرم تو دستشويي صورتمو ميشورم برميگردم به روي خودمون نمياريم خودمونو ميزنيم به اون راه كه مثلا تو جاسبي كه مثلا من حالم بده گريم ميگيره كه مثلا مامانجون داره تلوزيون ميبينه كه مثلا

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجتمع فرهنگی چاپ و تبلیغات نگارستان اصفهان برترین فیلم ها دِگرین دات آی آر پاتوق سخن دانلود رایگان تخفیف ویژه MFH Derrickyklrnxu6 House هر چی کی بخوای دیجیتال مارکتینگ